تصاوير منتخب

۶۸ مطلب با موضوع «انقلاب اسلامی» ثبت شده است

۱

سفیانی کیست؟ نظر آیت الله مکارم شیرازی

مهدویت و آخر الزمان مراجع و علما

سفیانی کیست؟ نظر آیت الله مکارم شیرازی

 پاسخ آیت الله مکارم شیرازی (دامت برکاته) از مراجع عظام تقلید ، به پرسشی در مورد سفیانی:


ظهور «سفیانى» همانند ظهور «دجّال» نیز در بسیارى از منابع حدیث شیعه و اهل تسنّن به عنوان یکى از نشانه هاى ظهور مصلح بزرگ جهانى، و یا به عنوان یکى از حوادث آخر زمان، آمده است.

۰

نمونه هایی از اخلاق والای علمای ربانی

مراجع و علما

سید رضی (رحمة الله علیه)


خبرگزاری فارس: «سید رضی» عالمی که سخنان امام علی(ع) را وارد خانه‌ها کرد

 طلبه و عالم باید مقام روحی و متاع معنوی خود را در برابر آنچه در دست مردم دنیا دار است پست نکند و چشم به دست مردم و دل نگران خوشیها و امور مادی مردم نباشد، سرافراز باشد و آزاده، و در عین فروتنی و تواضع، طبعی بلند داشته باشد و بی نیاز.داستانی نقل می کنیم از عالم بزرگ و آزاده، شرف الدین و عزالاسلام، علوی شریف بزرگوار، سید رضی ابوالحسن محمد ابن الحسین الموسوی، گردآورنده ی کتاب «نهج البلاغه» تا نمونه ای باشد برای تربیت و دمیدن روح آزادگی و بلند طبعی در جانها و روانها. آورده اند که از هیچ کس صله و جایزه قبول نمی کرد تا آنجا که هدیه های پدر خود را نیز رد می کرد. پادشاهان آل بویه هرچه کردند تا ایشان عطا و صله بپذیرد نپذیرفت. دوست داشت که خود و شاگردانش مورد عزت و احترام باشند و همه ی مردم حرمت آنان را نگاه دارند و با بی نیازی و آقایی زندگی کنند. نیز آورده اند که خداوند به وی فرزندی داد. ابوغالب فخرالملک، وزیر بهاء الدوله، هدیه ای برای او فرستاد و پیغام داد که چون در این گونه اوقات دوستان برای یکدیگر هدیه می فرستند، من این هدیه را برای قابله فرستاده ام، امید است بپذیرید. سید رضی رد کرد و بدو نامه ای نوشت، و از جمله در آن نامه چنین نگاشت: «بر احوال خانواده ی ما زن بیگانه ای آگاه نمی گردد، همیشه پیرزنان خود ما قابلگی می کنند نه زنان بیگانه. و این پیرزنان نیز نه اجرتی می گیرند و نه صله ای». این واقعه را، مؤلف «قصص العلما» با تفصیل بیشتری آورده است. در اینجا با تصرف در عبارت نقل میکنیم. واقعه از قول وزیر آورده شده است: خدای تعالی پسری به سید رضی کرامت فرمود. من هزار دینار در طبقی گذاشتم و به رسم هدیه و چشم روشنی برای او فرستادم. رضی آن وجه را رد کرد و گفت: وزیر می داند که من از هیچ کس چیزی قبول نمیکنم». بار دیگر آن طبق را فرستادم و گفتن: «این وجه برای آن مولود است، دخلی به شما ندارد». باز پس فرستاد و گفت: «این مبلغ را به قابله بدهید» بار سوم فرستادم و گفتم: «این مبلغ را به قابله بدهید». این بار نیز بازگردانید و گفت: «وزیر می داند که زنان ما را زنان بیگانه قابلگی نمی کنند، بلکه قابله ی ایشان از زنان خود ما هستند. و اینان نیز چیزی از کسی نمی پذیرند». برای بار چهارم آن مبلغ را فرستادم و گفتم: «این مبلغ از آن طلابی باشد که در خدمت شما درس می خوانند» سید رضی فرمود: «طلاب همه حاضرند، هر کس هر قدر می خواهد بردارد». آنگاه یکی از طلاب برخاست و یک دینار برداشت و قطعی از آن برید و آن بریده را نزد خود نگاه داشت و باقی مانده را در همان طبق گذاشت. سید رضی پرسید: «چرا چنین کردی؟» گفت: «دیشب برای روغن چراغ احتیاج پیدا کردم و کلید در خزانه ی شما که وقف بر طلاب است نبود، از این رو از بقال، نسیه، روغن چراغ گرفتم اکنون قدری از این دینار را برداشتم تا قرض خود را ادا کنم» چنین کردند و سرانجام آن طبق دینار را رد کردند ونپذیرفتند.آری اینگونه بودند علمای ربانی.

تا 1439...

جستجو

بایگانی

پربازديدها

آخرين نظرات

پيوندها

تصاوير برگزيده

شبکه های اجتماعی