تصاوير منتخب

۰

السلام علی جون بن حوی مولی ابی‏ ذر الغفاری

اهل بیت (ع)

السلام علی جون بن حوی مولی ابی‏ ذر الغفاری

 جون بن حوی بن قتادة بن الاعور بن ساعدة بن عوف بن کعب بن حوی غلام سیاه پوست حضرت سید الشداء(ع)بود ،که در کربلا به درجه شهادت نائل آمد. شهادت جون را میتوان اعجاز کربلا نامید. کسی که میخواست وقتی به میدان برود کودکان خردسال هم برایش گریه میکردند . بچه ها او را دوست داشتند ، چون از این غلام سیاه جز مهربانی ندیده بودند.و حالا باید برای دفاع از ولایت به میدان می رفت. غلامی که بخاطر رنگ پوستش و بوی بدش همیشه شرمنده و خجالت زده بود ، حالا عزیز دو جهان است. کسی که امام معصوم در زیارت ناحیه ی مقدسه به او سلام می فرستد.«السلام علی جون بن حوی مولی ابی‏ذر الغفاری»( سلام بر جون غلام ابی ذر)


جون غلام ابوذر بوده و با توجه به سوابقش هنگام شهادت در سنین بالایی بوده است. سیاه پوست و مملوک فضل بن عباس بن عبدالمطلب بوده. حضرت علی علیه‏السلام از فضل به صد و پنجاه دینار خریده و به ابوذر بخشید. جون تا وفات ابوذر در سال سی و دو هجری در تبعیدگاه ربذه در خدمت او بوده و بعد به خدمت حضرت علی علیه‏السلام برگشت، پس از آن در خدمت حضرت امام حسن علیه‏السلام و حضرت امام حسین علیه‏السلام بود که در خانه امام سجاد علیه‏السلام زندگی می‏کرده و به همراه آن حضرت وارد کربلا شد.
از اینکه جون عبد سیاهی بوده معلوم می‏شود عرب نبوده و غیر اعراب اهتمامی بر حفظ نسب خویش نداشته‏اند و لذا مرحوم امین معتقد است سلسله نسب فوق الذکر برای جون بن قتاده تمیمی بوده که به اشتباه برای جون غلام ابوذر نوشته‏اند.
وقتی که جون در روز عاشورا از امام حسین علیه‏السلام اجازه جهاد خواست، آن حضرت فرمود: «تو متابعت ما کردی در طلب عافیت، پس خویشتن را به طریق ما مبتلا مکن از جانب من مختاری که طریق سلامت خویش جویی».
جون عرض کرد:«یابن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم من در ایام راحت و وسعت کاسه لیس خوان شما بوده‏ام و امروز که روز سختی و شدت شماست دست از شما بردارم؟!
به خدا قسم که بوی من متعفن و حسب من پست و رنگ من سیاه است، پس بهشت را از من دریغ مفرما، تا بوی من نیکو شد، و جسم من شریف، و رویم سفید گردد. نه به خدا سوگند هرگز از شما جدا نخواهم شد تا خون سیاه خود را با خون طیب شما مخلوط سازم.»
او هنگام مبارزه این رجز را می‏خواند:

کیف یری الکفار ضرب الاسواد
بالسیف ضربا عن بنی‏محمد

اذب عنهم باللسان و الید
ارجوبه الجنة یوم المورد

«چگونه می‏نگرند کفار به ضربت غلام سیاهی که با ضربت شمشیر از فرزندان حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم دفاع می‏کند همچنین با دست و زبانم از آنان دفاع کرده و در آخرت بدین وسیله آرزوی بهشت را دارم.»
او بیست و پنج نفر از کفار را به هلاکت رسانده آن گاه به شهادت رسید و حضرت سیدالشهداء علیه‏السلام به بالای سر جنازه او آمده و دعا کرد: «اللهم بیض وجهه و طیب ریحه و احشره مع الابرار و عرف بینه و بین محمد و آل محمد، بار خدایا روی جون را سفید گردان و بوی او را نیکو کن و او را با ابرار محشور گردان و او را با محمد صلی الله علیه و آله و سلم و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم محشور، و میانشان دوستی برقرار فرما».
حضرت امام باقر علیه‏السلام از حضرت امام سجاد علیه‏السلام روایت کرده:
بنی‏اسد وقتی که برای دفن شهدا حاضر شدند جسد جون را بعد از ده روز یافتند که بوی مشک می‏داد.
جون به اسلحه سازی و اسلحه آشنا بوده و در شب عاشورا مشغول اصلاح سلاحها بود.
نامش در زیارت ناحیه مقدسه و رجبیه آمده است: «السلام علی جون بن حوی مولی ابی‏ذر الغفاری»

نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
تا 1439...

جستجو

بایگانی

پربازديدها

آخرين نظرات

پيوندها

تصاوير برگزيده

شبکه های اجتماعی