تصاوير منتخب

۰

تهاجم فرهنگی قسمت 6 - بازیهای کامپیوتری

فرهنگی تهاجم فرهنگی

تهاجم فرهنگی قسمت 6 - بازیهای کامپیوتری

دشمنی غرب با ادیان آسمانی و به خصوص اسلام، موضوع تازه ای نیست و سالیان سال است که در فیلم های هالیوودی و غیر هالیوودی شاهد تاخت و تاز و توهین آن ها به این دین مقدس و پاک هستیم.

جدیدترین نمونه این توهین ها و هتاکی ها هم ساخت فیلم موهن کارگردان اسرائیلی-آمریکایی است که خشم یک میلیارد مسلمان در سراسر جهان را برانگیخته و احساسات آن ها را جریحه دار کرده است.

اما در این بین، در بخش دیگری از رسانه های غربی، توهین هایی به خداوند یکتا، ساحت مقدس انبیاء الهی، ائمه اطهار و کتب آسمانی در حال انجام است که چندان به چشم نیامده و از دیده ها پنهان مانده اند.

توهین هایی که در بازی های رایانه ای غربی به مقدسات صورت می گیرد، نه تنها خشم و انزجار مسلمانان را به همراه نداشته، بلکه متأسفانه خیلی از این بازی ها زینت بخش اوقات فراغت جوانان مسلمان نیز شده اند!!

عدم شناخت و اطلاع مسئولین و خانواده ها از محتوای بازی های رایانه ای و کم اهمیت دانستن این مقوله، باعث شده تا هتاکی ها در این رسانه فراگیر، ادامه یابد و روز به روز شاهد ساخت بازی هایی با سوژه توهین به مقدسات باشیم.

باید توجه داشت که غرب در حال برنامه ریزی برای از بین بردن قبح مقدسات در میان جوانان مسلمان است تا نسل بعد (جوانانی که در آینده حاکمیت کشورهای اسلامی را در دست خواهند داشت) نسبت به تعصبات دینی که مانعی جدی بر سر راه نفوذ غرب خواهد بود، بی تفاوت باشند و زمینه نفوذ هر چه بیشتر غرب به ممالک اسلامی و غارت منابع آن ها را فراهم نماید.

از این رو، در این مقاله قصد دارم تا با معرفی اجمالی چند نمونه از این بازی ها، خانواده ها و جوانان عزیز را با بخشی از ابعاد توهین ها در بازی های رایانه ای آشنا نمایم. لازم به ذکر است که تحلیل کامل تک تک این بازی ها در آینده ای نزدیک قرار داده خواهد شد.

خداوندی که جسم دارد و ناتوان است!!

یکی از مواردی که در برخی از بازی های رایانه ای به شدت مورد هجو قرار می گیرد، موضوع خداوند و ناتوان نشان دادن اوست. در چندین بازی مختلف، خداوند به شکلی مادی توصیف شده، عاری از خطا نیست و حتی توان لازم برای رسیدگی به امور بندگان خود را ندارد! به عنوان نمونه می توان به بازی های Black & White و El Shaddai: Ascension of the Metatron اشاره نمود.

Black & White:


در این بازی شما در نقش خدا بازی می کنید. طی یک اتفاق، کودکی درون دریا گرفتار می شود و پدر و مادرش از خدا می خواهند که او را نجات دهد. در این هنگام صدای آن ها به عرش رسیده و سپس خداوند در قالب یک دست بزرگ، در زمین ظاهر شده و کودک را نجات می دهد

پس از این واقعه است که خانواده کودک توانمندی های خدای ناجی را برای مردم روستای خود بازگو می کنند و از آن به بعد، خدا در قالب بت و عبادتگاه مورد پرستش قرار می گیرد. بازیکن باید در قالب خداوند، به مردم سرکشی کرده و دعاهای آن ها را مستجاب نموده و برای آن ها معجزه نماید!

در این بازی قدرت و توان خداوند به میزان پیروان و عبادت کنندگان وی بستگی دارد و هر چه تعداد آن ها بیشتر باشد، اقتدار خدا نیز بیشتر است و می تواند معجزات پیچیده تری انجام دهد. البته خدا در این بازی تنها نیست و خدایان دیگری نیز در سرزمین های اطراف وجود دارند که می توانند قلمروی او را تهدید نمایند.

به همین منظور، بازیکن باید برای نبرد با خدایان دیگر نیز آمادگی کافی داشته باشد. برای این کار، در بازی دو راهنما تعبیه شده است: یکی روح خوب و دیگری روح پلید که هر یک سعی در راهنمایی و یا اغفال خداوند دارند! از همین رو هم خدای موجود در این بازی می تواند خوب مطلق و یا بد مطلق باشد.

اما نکته توهین آمیز دیگر در این بازی، وجود حیواناتی است که مورد تعلیم و تربیت مستقیم خدا قرار می گیرند و به عنوان سفیران او، به سرزمین های اطراف فرستاده می شوند و با تشویق و تنبیه، مردم را به عبادت خدا دعوت می کنند. در مورد این بخش، بیش از این توضیح جایز نیست و تحلیل آن را به شما خواننده محترم واگذار می کنم.

نکاتی که باید به آن ها توجه داشت:

قائل شدن جسمانیت برای خداوند، اعتقاد به وجود چندین خدا، هویت بخشی به خدا فقط به واسطه وجود پیروان برای او، وابستگی خدا به بندگان و نیاز به پرستش، توهین به شأن و مقام انبیاء.


El Shaddai: Ascension of the Metatron





فرشتگان سقوط کرده در زمین فساد به پا کرده اند و با ایجاد لایه ای از غبار، مانع کنترل خداوند بر بشر شده اند. خداوند هم برای تنبیه آن ها با مشاوره شیطان « لوسیفیل »وجود  «ال » در انتهای این نام به دلیل قرار دادن شیطان در زمره فرشتگان است 

به همین دلیل هم برای او نامی همانند فرشتگان مقرب انتخاب شده است. مانند: Michael، Gabriel و...)، ادریس نبی (که به ایناک (Enoch) معروف است) را راهی مأموریتی می نماید تا فرشتگان خاطی را برای تنبیه به عرش بازگرداند. در این میان، شیطان لحظه به لحظه مأموریت ادریس را از طریق تلفن همراه! به خداوند گزارش می دهد و او را در جریان وقایع قرار می دهد...

نکاتی که باید به آن ها توجه داشت:

ضعیف نشان دادن خداوند در رسیدگی به امور بندگان، اعتماد خدا به شیطان و استفاده از او به عنوان مشاور، قرار دادن شیطان در زمره فرشتگان، ارائه چهره ای مخدوش از پیامبر خدا، رد معصومیت فرشتگان و نسبت دادن گناه و عصیان به آن ها.

خانه ای که خدا در آن نیست!!

ارائه چهره ای مخدوش از قبله گاه، مسجد پیامبر و کتاب آسمانی مسلمانان (قرآن)، از دیگر مصادیق توهین به مقدسات اسلامی در بازی های رایانه ای به شمار می روند. نشان دادن این مکان ها به عنوان جایگاه شر و پلیدی و نمایش قرآن در کتابخانه شرورترین افراد، نشان از عمق کینه و نفرت کفار از اسلام و مسلمین دارد.

بازی هایی چون Resident Evil 4&5 و دیگر تولید شرکت Capcom، یعنی Devil May Cry 3 و بازی Clive Barker's Undying نمونه های آشکاری از این کینه توزی ها هستند.


Devil May Cry 3



داستان بازی در مورد دو برادر شیطان زاده است که یکی از آن ها در جایگاه خیر! و دیگری در جایگاه شر توصیف می شوند. در این بین، برادر شرور برای دستیابی به ارثیه سیاه پدر خود، اقدام به مبارزه با برادرش می نماید

نکاتی که باید به آن ها توجه داشت:
نمایش فرزند شیطان به عنوان منجی و عامل خیر برای بشریت، توهین به قبله گاه مسلمین و نمایش درب خانه خدا به عنوان دروازه ای برای ورود به دنیای شیاطین.


Resident Evil 4




دنیا به علت انتشار ویروس ناشناسی که محصول آزمایشگاهی چندین کشور ابرقدرت است، دچار فاجعه ای انسانی شده و انسان ها به مردگانی متحرک تغییر ماهیت داده اند

اما در این بین، دانشمندان سازنده ویروس موفق شده اند تا در آزمایشگاه های مخفی خود در کشور اسپانیا، با خلق نوع پیشرفته ای از این ویروس، گونه ای جدید از سربازان ژنتیکی را به وجود آورند و آن را در اختیار فرقه ای از افراطیون مذهبی اسپانیایی قرار دهند.

رهبران این فرقه به منظور تحت فشار قرار دادن دولت آمریکا برای توجه به خواسته های آن ها، دختر رئیس جمهور را می ربایند و اقدام به اخاذی می کنند. دولت آمریکا برای یافتن دختر رئیس جمهور و نفوذ به این فرقه، لیان اسکات کندی (Leon S. Kennedy)، محافظ مخصوص رئیس جمهور را به اسپانیا می فرستد و لیان با این گروه درگیر می شود... در این بازی برای دری که به اتاق شکنجه فرقه باز می شود، از درب مسجد النبی استفاده شده است.

نکاتی که باید به آن ها توجه داشت:

نمایش یک فرقه مذهبی به عنوان تروریست و عامل تهدید جهانی، نمایش درب مسجد النبی به عنوان ورودی به اتاق ترس و شکنجه و توهین به نام مقدس پیامبر و ترکیب آن با نماد فرقه شیطانی ایلومناتی.

Resident Evil 5



در قسمت پنجم این بازی، ویروس به یک کشور آفریقایی انتقال می یابد و مردم را آلوده می کند. باز هم برای حل این بحران و جلوگیری از تهدیدهای تروریستی سازندگان ویروس، یک کماندوی کار کشته آمریکایی به کمک نیروهای نظامی آفریقایی آمده و با عاملان تولید و پخش ویروس درگیر می شود

در این بازی درون اتاق یکی از روئسای گروه تروریستی، چندین جلد کتاب قرآن را می توان مشاهده نمود.

نکاتی که باید به آن ها توجه داشت:

ارتباط دادن گروه های تروریستی و تفکرات آن ها با کتاب آسمانی قرآن.


Clive Barker's Undying




داستان بازی در دهه 1920 اتفاق می افتاد و ماجراجویی های فردی به نام پاتریک گالووی را به نمایش درمی آورد. بازی در سال 1923 بعد از جنگ جهانی اول شروع می شود

پاتریک نامه ای از دوستش جرمیا کاونانت (Jeremiah Covenant) دریافت می کند که در آن به موضوعات و اتفاقات مختلفی اشاره شده و در بین آن ها از خطر جدی ای که خانواده اش را تهدید می کند، صحبت می شود.

گالووی برای ملاقات دوستش به ایرلند می رود و در آنجا با اتفاقات ماوراء الطبیعه زیادی مواجه می شود. جرمیا کاونانت یکی از پنج پسر خانواده است که با خواهر و برادرش که آمبروس (Ambrose) و لیزبت (Lizbeth) نام دارند و دو خواهر برادر دوقلویش هارون (Aaron) و بتانی (Bethany) زندگی می کند.

جرمیا در کودکی یک کتاب مخفی در کتابخانه پدرش پیدا می کند که در آن به محلی وسیع اشاره می کند که در اختیار خانواده او است. این کتاب به ظاهر، کودکانه است، اما خشم شیاطین را علیه خانواده او برمی انگیزد. زمانی که او به بزرگسالی می رسد، حس می کند که همه اعضای خانواده اش، رو به دیوانگی می روند و احتمالاً پس از مدتی خواهند مرد.

در حقیقت جرمیا تنها عضو خانواده است که این اتفاقات برایش رخ نمی دهد. نفرین کتابی که او پیدا می کند، گریبانگیر خانوده اش می شود و آن ها را به موجودات شیطانی تبدیل می کند. در این بازی در مکانی که خانه شیطان معرفی می شود و شر از آنجا نشأت می گیرد، به وفور می توان کلمه الله را مشاهده نمود.

نکاتی که باید به آن ها توجه داشت:

ارتباط دادن کلمه الله به شیطان و شرارت.

تحریف داستان های قرآن

ایجاد شک و شبهه در داستان های قرآنی، از دیگر موارد توهین به اسلام به شمار می رود. در این بازی ها سعی شده تا بر خلاف نص صریح قرآن، نابودی اقوام مختلف را به عوامل طبیعی ارتباط داده و مجازات الهی را داستانی خیالی و به دور از حقیقت جلوه دهد. بازی Uncharted 3 از همین دست بازی هاست.

Uncharted 3: Drake’s Deception



فردی ماجراجو قصد دارد تا با یافتن بقایای شهر ارم، به گنج های پنهان آن دست یابد. به این منظور او سفری را به صحرای الخالی آغاز می کند و در این بین با عربی مسلمان که رئیس قبیله ای بادیه نشین است روبرو می شود. عرب بادیه نشین با تعریف ماجرایی که برای مردم این شهر رخ داده، او را از رفتن به این شهر منع می کند

ارم، شهر گمشده ای در شبه جزیره عربستان است. امروزه منطقه ای در نزدیکی شهر اوبار (یکی دیگر از نام‌های ارم) در کشور عمان را مکان اصلی این شهر می دانند.
در متون باستانی از شهر اوبار (یا ارم) نام برده شده و در داستان‌ها آمده که این شهر در قسمت جنوبی شبهه جزیره عربستان مرکز داد و ستد بوده است.

در قرآن به شهر ارم اشاره شده و در سوره الفجر آیه ۶ تا ۱۵ آمده است:

مگر ندانسته‌ای که پروردگارت با عاد چه کرد (۶) با عمارات ستون‌دار ارم (۷) که مانندش در شهرها ساخته نشده بود (۸) و با ثمود همانان که در دره تخته‌سنگ ها را می‏ بریدند (۹) و با فرعون صاحب خرگاه‌ها [و بناهای بلند] (۱۰)

همانان که در شهرها سر به طغیان برداشتند (۱۱) و در آن ها بسیار تبهکاری کردند (۱۲) [تا آنکه] پروردگارت بر سر آنان تازیانه عذاب را فرو نواخت (۱۳) زیرا پروردگار تو سخت در کمین است (۱۴) اما انسان هنگامی که پروردگارش وی را می‏ آزماید و عزیزش می‏ دارد و نعمت فراوان به او می‏ دهد، می‏ گوید پروردگارم مرا گرامی داشته است (۱۵)

بر پایه این داستان، شاه شداد به هشدارهای پیامبر قوم هود توجه نمی کرد و خداوند شهر را نابود کرده، همه آن را در ماسه و شن مدفون می کند، طوری که دیگر اثری از آن باقی نماند.



نکاتی که باید به آن ها توجه داشت:

در این بازی شیخ عرب مسلمان، روایتی تحریف شده از داستان قرآن را که بیشتر بر پایه باورهای یهودی است، تعریف می کند و در ادامه، این نتیجه گرفته می شود که نابودی شهر به دلیل عذاب الهی نبوده و عوامل طبیعی موجب مرگ مردم و نابودی شهر شده است.

توهین به صوت ملکوتی قرآن و ندای الله اکبر

جسارت به مقدسات اسلامی تنها به توهین های بصری محدود نمی شود و گاهی اوقات توهین های صوتی نیز در دستور کار هتاکان قرار می گیرد. به عنوان نمونه، می توان به بازی های LittleBigPlanet و Zack and Wiki اشاره کرد.


LittleBigPlanet



در اولین نسخه این بازی، در یکی از مراحل آن، تومانی دیاباته خواننده آفریقایی عرب زبان، اقدام به خواندن آیه 57 سوره عنکبوت به صورت آهنگین می کند. این در حالیست که خواندن آیات قرآن با ساز و به صورت آهنگین، عملی حرام و گناهی بزرگ محسوب می شود

کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ۖ ثُمَّ إِلَیْنَا تُرْجَعُونَ
هر انسانی مرگ را می‌چشد، سپس شما را بسوی ما بازمی‌گردانند.

نکاتی که باید به آن ها توجه داشت:

قبح شکنی از قرآن و ترویج آهنگین خواندن آن.


Zack and Wiki



در این بازی کودکانه!! موجوداتی شبیه به انسان های بدوی (یا میمون های انسان نما) وجود دارند که انجام اموری را عهده دار هستند. زمانی که بازیکن موفق به حل معمایی می شود، این موجودات شروع به شادی کرده و می گویند: الله اکبر

نکاتی که باید به آن ها توجه داشت:

قبح شکنی از ندای الله اکبر، نمایش مسلمانان به صورت انسان های بدوی (یا میمون های انسان نما).

توهین به کلمه الله


Guitar Hero III: Legends of Rock



در این بازی کلمه الله به شکل اهانت آمیزی در زیر پای خواننده و نوازندگان نقش بسته است. اما نکته قابل توجه دیگر در مورد این بازی، وجود شیاطینی سم دار در میان نوازندگان است که با سم های خود روی کلمه الله قدم می زنند

نکاتی که باید به آن ها توجه داشت:

قبح شکنی از کلمه الله و توهین به آن.

تخریب مسجد با خوک های درون آن!


Angry Birds


در یکی از مراحل بازی پرطرفدار پرندگان خشمگین بازیکن باید به خوک هایی که درون مسجد پناه گرفته اند، حمله کند و آن ها را نابود سازد


به سخره گرفتن جهنم!


Dante's Inferno




یکی دیگر از مصادیق توهین به مقدسات، به سخره گرفتن بهشت و جهنم است. در این بازی که برداشتی از کتاب کفرآمیز دانته آلیگیری است، شخصیت دانته برای نجات روح معشوقه اش سفری به دوزخ، برزخ و بهشت آغاز می کند و در این راه با موجودات جهنمی درگیر می شود

در این بازی جهنم مکانی مادی توصیف می شود و بازیکن با قرار گرفتن در نقش دانته باید با موجودات شرور جهنم که قصد نگهداری او در این مکان را دارند، درگیر شود و پس از نابودی آن ها!! راه خود را به سمت بهشت هموار کند.

نکاتی که باید به آن ها توجه داشت:

در این بازی، جهنم مکانی مادی نمایش داده می شود که می توان از آن گریخت و خود را به بهشت رساند. این نوع دیدگاه دقیقاً بر خلاف آموزه های اسلام و سایر کتب آسمانی است.

توهین به مقدسات شیعیان

علاوه بر توهین به مقدسات مسلمانان، اهانت به مقدسات شیعیان نیز از دیگر اقدامات کفار در بازی های رایانه ای به شمار می رود. در برخی از بازی ها به شکلی زیرکانه در لایه های پنهانی و گاه به صورت بی پرده و علنی به مقدسات شیعیان اهانت شده است.

به عنوان نمونه، می توان به بازی هایی چون قسمت اول Assassin’s Creed، بازی Undead Knights، نسخه های مختلف از بازی Prince of Persia: The Forgotten Sands و Saints Row: The Third اشاره کرد.


Assassin’s Creed


در این بازی شما در نقش یکی از قاتلین فرقه اسماعیلیه که قصد دارد با ترور برخی افراد سرشناس مسیحی و مسلمان از ادامه جنگ های صلیبی جلوگیری نماید، بازی می کنید. استفاده از نام حضرت علی (ع) در لوگوی پرچم این فرقه، تأکیدی بر شیعه بودن این گروه قاتل و خشن دارد

نکاتی که باید به آن ها توجه داشت:

نسبت دادن القابی چون تروریست و خشن به شیعیان (گر چه افراد این فرقه در زمان روایت داستان از لحاظ تاریخی مرتد هستند)، نمایش خشونت رهبر این گروه (شیعه) و در نهایت خیانت وی.


Undead Knights



داستان بازی روایتگر ماجرای زندگی سه شوالیه برجسته عضو انجمنی به نام خانه ای از خون است. در حالیکه به نظر می رسید اوضاع برای اعضای این انجمن به خوبی در حال سپری شدن بود و روزهای خوبی برای آن ها پیش بینی می شد، ناگهان اتفاق غیرمنتظره ای رخ داد

در یکی از روزها، پادشاه کرک گلادیز (Kirk Gladys) به تحریک همسر ظالمش فاطمه (Fatima)، مبنی بر کشف اسنادی از خیانت اعضای انجمن House of Blood و احتمال شورش آن ها علیه پادشاه، دستور قتل همه اعضای انجمن را صادر می نماید...

نکاتی که باید به آن ها توجه داشت:

در حالیکه داستان مربوط به کشور اسکاندیناوی است، اما از زنی به نام فاطمه در آن یاد می شود که با وجود اینکه در میان مردم به فاطمه مقدس معروف شده، اما بسیار ظالم و خونریز است. در این بازی نام مقدس فاطمه مورد هجوه قرار می گیرد و در ادامه به شجره طیبه نیز اهانت می شود.


Saints Row: The Third



در مورد این بازی که به "دسته مقدس ها" معروف است، تنها توجه شما را به تعداد افراد این گروه به اصطلاح مقدس و جنسیت آن ها جلب می کنم


Prince of Persia: The Forgotten Sands



در این سری از بازی ها، شاهزاده فارس از افرادی کمک می گیرد که توجه به اسامی آن ها قابل تأمل است. در نسخه مربوط به کنسول این بازی، جنی به نام زهرا راهنمایی شاهزاده را به عهده دارد و در نسخه اکس باکس 360 و پی سی 3 جنی به نام راضیه که از قضا نگهبان آب ها نیز هست! با پرنس همکاری می نماید


در نسخه Prince of Persia 2008 هم از نام فاطمه زهرا بارها و بارها در لوگوی بازی استفاده شده است.



بازی ضحاک ماردوش در عصر جدید




متاسفانه در صنعت بازی های کامپیوتری وساخت فیلم و بازی از روی افسانه های خودمان خیلی این دست وآن دست میکنیم  تا  غربی ها بازی هایی بر اساس افسانه های ما  تولید کردند.ما میتوانستیم در صنعت بازی های کامپیوتری ازکتاب شاهنامه استفاده ی زیادی ببریم.برای مثال میتوانستیم دست به ساخت  بازی هفت خان رستم .یازی کاوه ی آهنگر و... بزنیم.البته در این زمینه بازی های ایرانی هم ساخته شده است مانند گرشاسپ و مبارزه  در خلیج عدن-ولی بازهم با وجود این همه افسانه واسطوره هایی که داریم خیلی کم است. ما در این جا قصد داریم یکی از بازی های کامپیوتری غربی که خیلی به افسانه ی ضحاک ماردوش خودمان شباهت دارد را برای شما تحلیل کنیم. .

بازی darknees  II به طوری ساخته شده است که شخصیت اول این بازی یک انسان مار به دوش است.واین مارها در طی بازی کمک زیادی به این فرد میکند.وجالب است که مارها در روشنایی نمیتوانند نور را تحمل کنند وغیب میشوند واین بیانگر این مطلب است که این مارها شیطانی هستند  مار ها تحمل فضای خوب به دور از گناه و بدی را ندارند.ضحاک مار دوش به عنوان یک شخصیت شیطانی وپلید در شاهنامه معرفی شده است وبه عنوان یک کارکتر منفی در ذهن ما جای گرفته است  ولی در همین بازی یک ضحاک جدید و مدرن قصد کمک به انسان ها را دارد و مانند یک موعود و منجی در بازی نقش ایفا میکند.صنعت بازی سازی غرب تصمیم دارد با ساخت چنین بازی هایی هویت ما را تغییر دهد وافسانه های ما را دچار دگرگونی کند.ما باید خیلی زود تر از آن ها دست به ساخت بازی هایی از روی افسانه های خودمان میزدیم.فردوسی به عنوان یک حماسه سرا ی بزرگ دست به نویسندگی یک کتاب بزرگ وپر محتوا به نام شاهنامه  زد.حال ما باید از این کتاب پر از افسانه واسطوره نهایت استفاده را ببریم تا بتوانیم خودمان در صنعت بازی سازی  خود کفا شویم.خواسته ی من از بازی سازان عزیزاست این است که اگر میخواهند یک بازی زیبا و پر مخاطب بسازند به گرافیک و جزئیات بازی هم دقت کنند چون که یک بازی جالب نه تنها نیاز به داستان خوب دارد بلکه گرافیک بالا هم از ویژگی های یک بازی زیبا و پر مخاطب است.



البته لازم به ذکر است که در این راستا بازی های خوبی هم که دارای گرافیک بالا بود هم تولید شد مانند مبارزه در خلیج عدن-ولی متاسفانه سطح توقع گیمرهای ایرانی  خیلی بالا رفته نیاز و نیاز به یک بازی گرافیک بالا دارند.


امروزه اهمیت بازی‌های رایانه‌ای و رشد کیفی و کمی آنها به حدی رسیده که دیگر نمی‌توان آنها را مختص به سنین پایین و یا برای گذراندن اوقات فراغت دانست. دیگر تاثیرگذاری این بازی‌ها، چه مثبت و چه منفی، بر کسی پوشیده نیست که بخواهیم آنها را دست‌کم گرفته و ناچیز بپنداریم.

تروریست نشان دادن مسلمانان و توهین به مقدسات آنها در رسانه‌های غربی دیگر در نزد آنها به رویکردی عادی و متداول تبدیل شده است.در جدیدترین این توهین‌ها، می‌توان به بازی معروف Resident Evil 5 (شیطان مقیم) اشاره کرد. این بازی در سال 2009 برای کنسول‌های PS3، Xbox 360، و نیز رایانه‌های شخصی به بازار آمد. سازنده این بازی شرکت ژاپنی Capcom می‌باشد که در ساخت سری بازی‌های رزیدنت اویل دارای شهره است.





سیاست‌گذاری شرکت‌های سازنده در نسل فعلی کنسول‌های بازی به گونه‌ایست که آنها پس از عرضه بازی دست به انتشار بخش‌های جدیدی از آن می‌زنند که به DLC معروف است. در واقع DLCها بخش‌های جدید قابل دانلودی هستند که بازی‌باز باید از سایت بازی و با پرداخت پول آنها را دانلود کند تا بتواند به بازی این بخش‌های جدید بپردازد.


در یکی از DLCهای بازی رزیدنت اویل 5 قسمتی وجود دارد که در آن یک جلد قرآن مجید دیده می شود. وجود قرآن در این بازی در واقع حاکی از آن است که دشمنان شما ــ که شر بوده و باید از بین روند و شیطان در آنها نفوذ کرده است ــ قرآن مطالعه می‌کنند که خود به نوعی اشاره به مسلمانان دارد. در این بازی حتی کاربر می‌تواند به این قرآن شلیک کرده و به آن توهین کند.





بازی سوپر ماریو



حتم دارم اکثر شما شخصیت ماریو را به خوبی می شناسید و دوران خوشی را با این کاراکتر فانتزی که در کشورمان به "قارچ خور" معروف شده بود سپری کرده اید. این که ماریو کیست و از کجا آمده، مسئله ای است که بارها و بارها در مقالات مختلف به آن پرداخته شده و با یک جستجوی ساده اینترنتی می توان مطالب زیادی درمورد تاریخچه ساخت آن یافت. اما چیزی که من در این متن به دنبال طرح آن هستم، ارائه نگاهی جدید، از زاویه ای دیگر است که می تواند دیدگاه ها نسبت به این شخصیت جهانی و فوق محبوب را دچار دگرگونی نماید!


شخصیت ماریو در ابتدا به عنوان یک نجار در بازی رایانه ای Donkey Kong  معرفی شد که برای نجات دختری که توسط یک میمون غول آسا گرفتار شده بود تلاش می کرد. سپس این شخصیت در سال 1983 در بازی آرکید Mario Brothers، به عنوان یک لوله کش آمریکایی- ایتالیایی معرفی شد و از آن پس، با همین شغل کار خود را ادامه داد!!! اما پیرامون این شخصیت دوستداشتنی صحبت ها و تئوری های عجیبی وجود دارند که بررسی آن ها خالی از لطف نیست. یکی از جدی ترین این بحث ها، ارتباط شخصیت ماریو با کمونیست هاست!!!! به عقیده خیلی ها شخصیت ماریو پروپاگاندای کمونیست ها در دنیای بازی های رایانه ای است. این که این موضوع صحت دارد یا خیر، چیزی است که در ادامه این متن قصد داریم صحت و سقم آن را با هم مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم.


ماریوی کمونیست!!!

برای بررسی دقیق این موضوع ابتدا لازم است که ابتدا کمی با واژه کمونیست و حواشی آن آشنا شویم. کمونیسم یک ایدئولوژی است که می‌کوشد بر اساس مالکیت مشترک روش‌ها و ابزارهای تولید و در غیاب مالکیت خصوصی یک سازمان اجتماعی ضد دولت‌گرایی فاقد طبقه‌های اجتماعی را ترسیم کند. کمونیسم را شاخه‌ای از مکتب سوسیالیسم می‌دانند. در برخی کشور ها که شامل چین و خاور جنوبی هستند کمونیسم را دین و مذهبی نو پایه می دانند.اشکال اولیه سازمان‌های اجتماعی انسانی در مکتب مارکسیسم به «کمون اولیه» مشهور است. با این وجود، کمونیسم یک نوع سازمان اجتماعی را ترسیم می‌کند. در میان کمونیست‌ها مکتب‌های جدیدی شکل گرفته ‌است که می‌توان به مائوئیسم، تروتئیسم، کمونیسم مشورتی، لوگزامبورگیسم، کمونیسم آنارشیست، کمونیسم مسیحی و در نهایت انواع جریان‌های کمونیسم چپ اشاره کرد که دارای تنوع فراوانی است. 


اما کمونیسم از کجا و چگونه به وجود آمد؟ 

نیکلای الکساندروویچ رومانوف یا نیکلای دوم (زاده ۱۸مه ۱۸۶۸- مرگ ۱۷ ژوئیه ۱۹۱۸) واپسین تزار روسیه، پادشاه لهستان و گرانددوک فنلاند بود. لقب کاملش نیکولای دوم، امپراتور و فرمانروای مطلق سراسر روسیه بود. او از ۱۸۹۴ تا ۱۹۱۷ - که ناچار به کناره‌گیری شد - به فرمانروایی‌ پرداخته بود. که از اداره کشور آشوب ‌زده‌اش و نیز ارتشش که درگیر جنگ جهانی یکم بود ناتوان ‌است.

در سال ۱۹۱۵ سن‌پترزبورگ دچار آشوب ‌شد و گروهی از سربازان سر به شورش برداشتند. تزار به اندرز کسانی که او را به انجام اصلاحات برای پیشگیری از انقلاب می‌خواندند توجهی نکرد. در ۱۹۱۷ پتروگراد (نام تازه سن‌پترزبورگ) کمبود خوراک، مردم را به شورش برای یافتن نیازهایشان بر انگیخت و آن ها طی انقلابی نیکلای را وادار به کناره‌گیری کردند (انقلابی که به فوریه معروف شد). 

او در آغاز می‌خواست به سود پسرش الکسی کنار برود، ولی چون او و خانواده‌اش ناچار بودند به تبعید بروند، پزشکان بدو هشدار دادند که پسرش دور از پدر و مادر زمان درازی نخواهد زیست، پس تزار خواست برادرش گراند دوک میخائیل را به جانشینی خود بگمارد. ولی میخائیل پذیرش تاج و تخت را به رای مردم سپرد و پیشنهاد تزار را نپذیرفت. ولی با انقلاب بلشویکی بنیاد سه سده فرمانروایی دودمان رومانوف بر روسیه برچیده شد.

در آغاز ماه مارس دولت موقت، تزار و خانواده‌اش را در کاخی در ۱۵ کیلومتری جنوب پتروگراد بازداشت‌ نمود. در اوت ۱۹۱۷ دولت الکساندر کرنسکی تزار و خانواده‌ای را به توبولسک در کوه‌های اورال فرستاد. در اکتبر که بلشویک‌ها بر سر کار آمدند به سخت گیری بر خانواده تزار پرداختند. در این هنگام جنبش سفید به ستیز با انقلاب پرداخت و جنگ درونی همه سویه‌ای آغاز شد. پس تزار و خانواده‌اش را به دژ جنگی یکاترینبورگ که در دست نیروهای بلشویک بود فرستاند و در ۱۷ ژوئیه همان سال در ساعت ۲:۳۳ بامداد نیکلای دوم، همسرش الکساندرا، دخترانش و پسر بیمارش الکسی، به همراه پزشک خانوادگیشان و سه خدمت‌کار ایشان را در زیرزمین آن دژ تیرباران نمودند. پیکرهاشان را در اسید گذاشتند و بازمانده لاشه‌یشان را به خاک ‌سپردند. هشتاد سال پس از آن در ۱۹۹۸ پیکرهای ایشان شناسایی گردید و در آیینی با حضور بوریس یلتسین با آیین مسحیان دوباره و این بار در سن‌پترزبورگ به خاک‌سپرده شدند.


رابطه شخصیت ماریو با کمونیست


یکی از مسائلی که در رابطه کمونیسم و شخصیت ماریو مطرح است، مربوط به نوع رنگ آمیزی لباس های اوست. رنگ اصلی به کار رفته در طراحی لباس ماریو (کلاه و پیراهن)، رنگ قرمز است. این رنگ از لحاظ سازمانی، رنگ اصلی حزب کمونیست به حساب می آید و در طراحی پوسترهای تبلیغاتی و سازمانی آن ها و حتی در پرچم اتحاد جماهیر شوروی بیشترین کاربرد را دارد. درمورد رنگ سرخ به کار رفته در پرچم اتحاد جماهیر شوروی که رنگ قالب است، اینطور توضیح داده شده است که:

در فرهنگ روسی رنگ سرخ همواره نمادی نیک بوده است. واژه "سرخ" از نظر ریشه‌شناسی با واژه روسی "زیبا" مرتبط است و این اعتقاد به نیک بودن رنگ را می‌توان در میدان سرخ مسکو و عید پاک سرخ (از جشن‌های کلیسای ارتدکس روسیه) دید.

رنگ سرخ پرچم شوروی نماد خون ریخته‌شده کارگران و کشاورزان است و احترامی است به پرچم سرخ کمون پاریس در ۱۸۷۱. ایدئولوژی کمونیسم در این پرچم مشهود است. ستاره سرخ و داس و چکش نماد کمونیسم وسوسیالیسم هستند.

البته این مورد به تنهایی نمی تواند دلیلی بر این ادعا باشد، به همین دلیل لازم است تا رنگ دیگر لباس ماریو، زمانی که به گل آتش زن مجهز می شود را نیز بررسی کنیم.


در این حالت لباس ماریو از دو رنگ سفید و قرمز تشکیل شده است. شاید در ابتدا این تصور حاصل شود که این دو رنگ هیچ ارتباطی به رنگ سازمانی کمونیست ها ندارد، اما با کمی جستجو متوجه خواهید شد که چنین ترکیب بندی رنگی ای درواقع ترکیب رنگ سازمانی بولشویک های لنین است. می بینید که از لحاظ رنگ بندی، ماریو دقیقا بر اساس ایده آل های رنگی کمونیستی طراحی شده است.اما همه موضوع در رنگ ها خلاصه نمی شود. بیایید با هم نگاهی به کلاه ماریو داشته باشیم. در نگاه اول شاید این تصور ایجاد شود که کلاه ماریو طرحی از یک کلاه ورزشی است. اما با کمی دقت درخواهید یافت که میان این دو نوع کلاه، تفاوت های اساسی چه از لحاظ شکل و چه از لحاظ فرم وجود دارد. 

پس با این حساب کلاه ماریو به کدام یک از مدل های کلاه شباهت دارد؟

با توجه به تئوری ارتباط ماریو با حزب کمونیست، بهتر است یکبار دیگر به سراغ آن ها برویم و به دنبال الگویی از این کلاه در میان افراد این حزب بگردیم. 

با یک بررسی ساده می بینیم که این کلاه شباهت عجیبی به کلاه نظامی کمونیست ها دارد! این طراحی، هم از لحاظ فرم و هم از لحاظ پیکر بندی با کلاه استالین (کلاه نظامی کمونیست ها) مطابقت کامل دارد! حتی دایره موجود در وسط کلاه ماریو هم همانند کلاه نظامی استالین طراحی شده است، با این تفاوت که به جای نشان ستاره پنج پر، نشان M روی آن حک شده است.

مسئله بعدی درمورد سبیل های ماریوست. به نظر شما چرا کاراکتری که در ابتدا برای کودکان طراحی شده بود، سبیل هایی اینچنینی دارد؟ آیا این سبیل ها هم با حزب کمونیست در ارتباط است؟


همانطور که می دانید یکی از سنت های مرسوم در میان اعضای حزب کمونیست، گذاشتن سبیل های بلند و پرپشت است. حال اگر با دیدی جستجوگرانه، نگاهی به پنج رهبر مشهور کمونیست ها بیندازیم و به سبیل های آن ها دقت کنیم، خواهیم دید که با توجه به یونیفورم وکلاه ماریو، سبیل های او هم شباهت زیادی به استالین دارد! 

پس تا به اینجا دیدیم که ظاهر ماریو و رنگ های به کار رفته در لباس های او، ارتباط وی با کمونیست ها را تا حد زیادی تایید می نماید. اما برای نتیجه گیری قطعی این دلایل کافی نیست و نیاز است تا شواهد بیشتری مورد بررسی قرار گیرد. 

برای ادامه تحقیق، بیایید نگاهی به یکی دیگر از شخصیت های این بازی محبوب داشته باشیم. در سری بازی های ماریو، شخصیت واریو، رقیب کلاسیک وی محسوب می شود. این شخصیت منفی دارای ویژگی های منحصر به فردی است که لازم است مورد تحلیل و بررسی قرار گیرند:


او فردی بسیار چاق و حریص است، زیاد می خورد و به پول و جواهرات علاقه زیادی دارد. واریو در اکثر بازی های خود به دنبال جمع آوری پول، جواهرات و خوراکی است. به عقیده طرفداران نظریه کمونیست بودن ماریو، خصایص و رفتارهای واریو یادآور نظام کاپیتالیسمی حاکم بر کشور آمریکا است و می توان او را به نوعی نماینده نظام سرمایه داری در این بازی دانست. 


حال ببینیم کاپیتالیسم (نظام سرمایه داری) چیست؟


سرمایه‌داری یک نظام اقتصادی است که در آن مالکان خصوصی مالکیت ابزارهای تولید را در اختیار دارند و معمولا از این ابزار برای کسب سود در بازارهای رقابتی استفاده می‌شود.

اقتصاد سرمایه داری عملا بین قرن های ۱۶ و ۱۹ میلادی در انگلیس به تدریج رسمیت یافت. اگرچه شواهدی از دوران بسیار دور نشان می دهد برخی ویژگی های این نظام در دوران خیلی گذشته نیز وجود داشته است. شکل‌های ابتدایی سرمایه داری تجاری (Merchant Capitalism) در اواخر قرون وسطی شکوفا شد. سرمایه داری از پایان دوره فئودالیسم در دنیای غرب نظام غالب بوده است. به تدریج این نظام از انگلیس به سراسر اروپا گسترش پیدا کرد و مرزهای سیاسی و فرهنگی را از پیش رو برداشت. در قرن های 19 و 20 میلادی سرمایه داری ابزار غالب صنعتی شدن را در دنیا فراهم آورد، اما این ابزار انحصاری نبود. در مقابل کاپیتالیسم، کمونیسم، لنینیسم و استالینیسم قرار دارند.نکات یاد شده می توانند موید این حقیقت باشند که شخصیت واریو به عنوان نماد نظام کاپیتالیسمی، در تقابل و رقابت همیشگی با شخصیت ماریو، به عنوان نماد نظام کمونیستی قرار دارد و در اصل به همین منظور طراحی شده است. دلیل دیگر بر این ادعا شغل ماریو است. وی در ابتدا یک نجار بود و سپس شغل او به یک لوله کش تغییر پیدا کرد. هر دوی این مشاغل نماینده سندیکای کارگری در حزب کمونیست هستند!! 

و اما دلایل بیشتر...


به سلاح ویژه ماریو توجه کنید... ماریو از چکش برای مبارزه علیه دشمنانش استفاده می کند که این وسیله یکی از اصلی ترین نمادهای حزب کمونیست به شمار می رود. این نماد را می توان در پرچم اتحاد جماهیر شوروی (داس و چکش) به وضوح مشاهده کرد. 

درمورد نماد های داس، چکش و ستاره سرخ در پرچم اتحاد جماهیر شوروی اینطور شرح داده می شود که:

چکش نماد کارگران کارخانجات (پرولتاریا) و داس نماد کارگران بخش کشاورزی (دهقانان) بود که در کنار یکدیگر دولت را تشکیل می‌دادند. ستاره سرخ نماد حکومت حزب کمونیست بود. پشت پرچم به‌طور رسمی فقط سرخ بود و فاقد نماد با این حال در عمل پرچم معمولاً طوری ساخته می‌شد که یک روی آن در روی دیگرش نیز دیده شود و بدین ترتیب نماد آن در روی دیگر پرچم و به‌صورت معکوس دیده می‌شد.


اما علاوه بر موضوعات مطرح شده در بالا، همچنان دلایل بیشتری برای اثبات این مدعا وجود دارد. 

موضوع قابل بررسی دیگر درمورد دشمن قسم خورده ماریو، لاکپشتی درنده خو به نام "باوزر" یا "پادشاه کوپا" است. 


طبق مستندات موجود در تاریخ شکل گیری کمونیسم در شوروی، شاهد هستیم که مردم علیه خودکامگی ظلم پادشاه (نیکلای دوم ) قیام کردند و در نهایت با سرنگونی وی، نظام کمونیستی را شکل دادند. یعنی کمونیسم با سرنگونی حکومت پادشاهی به ثمر نشست و اصل نبرد میان رهبران کمونیست با نظام پادشاهی حاکم بود. 

خب، حال بیایید نگاهی به بازی بیندازیم، ماریو در انتهای هر مرحله چه می کند؟ او پرچم سبز رنگی را پایین کشیده و به جای آن پرچم خودش را بالا می برد. 

روی این پرچم جدید، ستاره سرخی طراحی شده که یکی دیگر از نمادهای حزب کمونیست به شمار می رود. نمادی که نمونه آن را در موارد زیادی از جمله ادوات متعلق به ارتش سرخ روسیه هم می توان به وضوح مشاهده کرد. 

خب، به نظر شما نماد حک شده روی پرچمی که ماریو در پایان هر مرحله آن را پایین می کشد چیست؟ 

به نظر می رسد این نماد، الگویی از نماد صلح باشد که به صورت پیکسلی کار شده است. اگر این فرضیه درست باشد آنوقت موضوع را می توان اینگونه تفسیر کرد که:


ماریو با ساقط کردن پرچم صلح، پرچم نظام کمونیست را بر دنیا حاکم می کند.

اما برای بررسی دقیق تر موضوع ارتباط این بازی با حزب کمونیست لازم است تا باز هم موارد بیشتری را مورد بررسی قرار دهیم. 

موضوع بعدی درمورد قارچ نیروزایی است که باعث بزرگ شدن ماریو و افزایش قدرت او در طول بازی می شود. 


این قارچ خاص با نام علمی آمانیتا موسکاریا (Amanita Muscaria)، نوعی قارچ سمی و توهم زا است که در برخی نواحی سیبری می روید و شیره آن حاوی مواد شیمیایی روانگردان است. مصرف این قارچ حالتی از سرخوشی و توهم را در فرد ایجاد کرده ولی در کنار آن اثرات جانبی ناخوشایندی همچون حالت تهوع، انقباض های عضلانی و افزایش بزاق دهان و عرق بدن نیز اتفاق می افتد. همانطور که می دانید، سیبری هم بخشی از روسیه بزرگ (کشور کمونیستی) است. و چرا این قارچ سمی و توهم زا به ماریو قوت می دهد؟ شاید علت آن خاصیت توهم زایی است که در ماریو ایجاد توهم کرده و با خوردن آن خودش را بزرگ و قدرتمند می پندارد!!نکته دیگر درمورد محل تولید بازی ماریو است. اگر بازی ماریو در کشور روسیه و یا آمریکا تولید می شد شاید می شد به راحتی نظریه های مطرح شده را پذیرفت. اما همانطور که می دانید این بازی در کشور ژاپن تولید شده است. 

حال ببینیم آیا کشور ژاپن هم با کمونیست ارتباطی دارد؟ 


با کمی تحقیق و جستجو متوجه خواهید شد که در سال 1950 جنبش کمونیستی در ژاپن از بیشترین طرفدار برخوردار بوده و در این کشور قدرت قابل توجهی داشته و در سال 1970 و 1980 این قدرت به اوج خود در این کشور رسیده بود. با نگاهی به سال تولید اولین بازی ماریو در ژاپن (1981)، می توان حدس زد که شاید شیگرو میاموتو، طراح این شخصیت، نیز دارای تفکرات و گرایش های کمونیستی بوده و بر این اساس بازی خود را طراحی نموده است. لازم به ذکر است که علاوه بر موضوع ارتباط این بازی با کمونیسم، بحث های دیگری از جمله تشویق پنهان هواداران آن به همجنسگرایی نیز مطرح است که این بحث پس از رونمایی از لوگوی قسمت اول بازی Super Mario Galaxy حالتی جدی پیدا کرد. در این لوگو، بالای برخی از حروف، ستاره ای قرار داده شده است که با کنار هم قرار دادن حروف ستاره دار، این جمله نمایان می شود که:


شما آقای همجنسگرا هستید!!


بحث دیگر هم درمورد ارتباط این بازی با فراماسون هاست. این که چرا یک شخصیت لوله کش دستکش سفید به دست دارد، سوالی است که پاسخ قابل قبولی برای آن وجود ندارد. اما عده ای بر این باورند که این دستکش سفید نمادی از گروه ها و انجمن های سری فراماسونری است که ماریو هم نمایندگی آن ها را به عهده دارد.البته اثبات دقیق این موضوع که ماریو کومونیست، فراماسونر و یا همجنسگراست، تقریبا غیر ممکن است و همه این موارد در حد یک تئوری قابل طرح هستند و نمی توان با قدرت آن ها را تایید و یا به کلی تکذیب نمود. اما مطرح شدن چنین تئوری هایی (هر چند عجیب و غریب) می تواند مجالی باشد برای این که یاد بگیریم تا به مقوله های ساده اطرافمان با دیدی تازه و تیزبینانه تر بنگریم و از کنار همه چیز به سادگی عبور نکنیم.



آمریکا باید به هفت کشور خاورمیانه حمله کند


به نقل از فارس، "هنری کیسینجر" وزیر خارجه آمریکا در دولت "ریچارد نیکسون"، سال گذشته در مصاحبه با پایگاه تحلیلی "گلوبال ریسرچ" مطالبی را در مورد طرح آمریکا برای رسیدن به نظم نوین جهانی، مطرح کرده بود. وی در این صحبت‌ها به پیش‌بینی آینده جهان و آنچه آمریکا باید انجام دهد، پرداخته بود. تحولات اخیر منطقه و تحرکاتی که اخیرا آمریکا در خاورمیانه و شمال آفریقا دارد، به بهانه‌ای بدل شد برای مرور مجدد صحبت‌های این استراتژیست ارشد آمریکا.

اروپا هم می‌داند چه نمایش بزرگی در پیش رو است



کیسینجر 89 ساله این مصاحبه را در آپارتمان خود با "گلوبال ریسرچ" انجام داده است. وی در بخشی از این مصاحبه گفته است:
آمریکا در حال بازی دادن چین و روسیه است، و میخ آخر بر این تابوت نیز ایران است، که قطعا این کشور هدف اصلی اسرائیل است. ما به چین اجازه دادیم تا توان نظامی خود را افزایش دهد و به روسیه نیز اجازه دادیم تا از دوران کمونیسم شوروی خارج شود، تا این دو کشور به غلط احساس دلیری کنند، که همین امر هم به روند نابودی آن‌ها سرعت می‌بخشد.




ما مثل هفت‌تیر کش فرزی هستیم که به رقیب تازه‌کار خود اجازه می‌دهد تا اول او اقدام به شلیک کند، و وقتی او خواست این کار را کند، ناگهان بنگ! (تیر می‌خورد و کشته می‌شود). جنگ پیش رو به حدی دشوار و سخت است که تنها یک ابرقدرت از عهده پیروزی در آن برمی‌آید، که آن‌ (ابرقدرت) هم ما هستیم. به همین دلیل هم هست که اروپا اینطور با شتاب به دنبال رسیدن به یک ابردولت است، چراکه می‌داند چه چیز در حال رخ دادن است، و اینکه برای بقا، باید به یک ابردولت تبدیل شود. عجله آن‌ها به من می‌گوید که آن‌ها کاملا از نمایش بزرگی که پیش رو داریم، مطلع هستند. وای که چقدر این لحظه مسرت بخش را در رویاهای خود دیده‌ام.


باید 7 کشور را به دلیل منابعشان اشغال کنیم/ اسرائیل تا حد امکان اعراب را خواهد کشت

این سیاستمدار کهنه‌کار آمریکایی ادامه داده‌ است:
اگر شما یک آدم معمولی باشید، می‌توانید با رفتن به یک روستا و زندگی در یک مزرعه خود را برای جنگ آماده کنید (با دور شدن از جنگ جان خود را حفظ کنید)، اما حتی آنجا هم باید یک تفنگ با خود داشته باشید، چراکه جنگ‌زده‌های گرسنه در آن اطراف هم پرسه خواهند زد. همچنین، حتی اگر سران جامعه برای خود پناهگاه و مأمنی مطمئن داشته باشند، باز هم باید به همان اندازه مردم عادی جامعه احتیاط کنند، چراکه پناهگاه آن‌ها هم در معرض خطر شناسایی قرار دارد.
وی افزوده است:
من به نظامیان گفتم که ما باید 7 کشور خاورمیانه را به دلیل منابعی که دارند، بگیریم و آن‌ها هم تقریبا این ماموریت را انجام دادند. همه می‌دانند که منظور من از این دستور به نظامیان چه بود، اما باید متذکر شوم که این نظامیان این بار بیش از حد گوش به فرمان بودند. این آخرین پله است، و این ایران است که توازن را بر هم زده است. اما سوال این است که روسیه و چین تا کی می‌توانند ساکت بمانند و تنها نظاره‌گر این اقدامات آمریکا باشند؟ چرت روسیه و چین زمانی پاره می‌شود که اسرائیل با تمام توان شروع به جنگ کند و هر چقدر که بتواند اعراب را بکشد. اگر همه چیز خوب پیش رود، نیمی از خاورمیانه، اسرائیلی خواهد بود.




جوانان خود را برای جنگ آماده کرده‌ایم

کسینجر در ادامه اشاره کرده بود که:
بازی‌های رایانه‌ای که در دهه گذشته در آمریکا ساخته شده، دقیقا سناریوهایی را نشان می‌دهد که قرار است اتفاق بیافتد و آمریکا با انتشار این بازی‌ها قصد داشته جوانان خود را برای شرکت در چنین جنگ‌هایی آماده کند.
وی گفته است:
جوانان ما در آمریکا و غرب، آماده شده‌اند، چراکه آن‌ها برنامه‌ریزی شده‌اند تا سربازان و مسئولان توپخانه خوبی باشند، و زمانی که به آن‌ها دستور داده می‌شود تا به خیابان‌ها بروند و چینی‌ها و روس‌های دیوانه را بکشند، آن‌ها از این دستور تبعیت می‌کنند.




تنها یک ابرقدرت باقی خواهد ماند/ تسلیحاتمان را در وقت مناسب به جهان نشان می‌دهیم

وی نهایتا به هدف غایی آمریکا از جنگ‌آفرینی در خاورمیانه اشاره می‌کند:
ما در میان خاکستر به جا مانده (از این جنگ) می‌توانیم جامعه‌ای جدید بسازیم، نظم نوین جهانی، که در آن تنها یک ابرقدرت وجود خواهد داشت، ابرقدرتی که بهترین تسلیحات را در اختیار دارد؛ ما تجهیزاتی داریم که نظیرشان را هیچ ملت دیگری ندارد، و آنها را به وقتش به جهان معرفی خواهیم کرد.
صحبت‌های تامل برانگیز کسینجر سال گذشته هم بازتاب گسترده‌ای داشت، اما اهمیت این صحبت‌ها زمانی بیش از پیش روشن می‌شود که بدانیم کسینجر یکی از مهمترین استراتژیست‌های دولت آمریکا به شمار می‌رود که نظرات وی تاثیرات آشکاری بر سیاست‌های آمریکا دارد.
قرار دادن این صحبت‌ها در کنار اظهارات شب گذشته "لئون پانتا" وزیر دفاع آمریکا که گفته است آمریکا ممکن است به 18 کشور خاورمیانه و شمال آفریقا نیرو اعزام کند، می‌تواند این گمانه را تقویت کند که آمریکایی‌ها‌ با بهانه قرار دادن اعتراضات چند روز اخیر مسلمانان و کشته شدن سفیر این کشور در لیبی، قصد دارند سناریویی را که از مدت‌ها پیش برای آن برنامه‌ریزی کرده، کلید بزند.



دانلود کلیپ هایی درباره توهین به مقدسات در بازیهای کامپیوتری

















منابع: جنبش سایبری 313
وبلاگ دکتر حسن عباسی
جام نیوز



تهاجم فرهنگی قسمت اول - عروسک باربی


تهاجم فرهنگی قسمت دوم - مد و لباس


تهاجم فرهنگی - قسمت سوم - شبکه های ماهواره ای


تهاجم فرهنگی - قسمت چهارم - هالیوود - انیمیشن


تهاجم فرهنگی - قسمت پنجم - هالیوود - فیلم

نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
تا 1439...

جستجو

بایگانی

پربازديدها

آخرين نظرات

پيوندها

تصاوير برگزيده

شبکه های اجتماعی