تصاوير منتخب

۰

مقصود از مغضوبین ، ضالین و صراط المستقیم در سوره حمد - نظریه حاج شیخ حسنعلی نخودکی

مراجع و علما قرآن و ادعیه

مقصود از مغضوبین ، ضالین و صراط المستقیم در سوره حمد - نظریه حاج شیخ حسنعلی نخودکی

همیشه دانستن تفسیر برخی از آیات سوره های قرآن بسیار حائز اهمیت بوده است ، سوره ی حمد از قبیل همین سوره هاست که در طول روز دست کم ده مرتبه در نمازهای یومیه آن را قرائت میکنیم . دانستن تفسیر و اسرار آیات موجود و مصادیق آن در این سوره مانند مغضوب علیهم ، انعمت علیهم ، طراط المستقیم و والضالین بسیار می تواند مهم باشد. آیت الله نخودکی از علماء و عرفای به نام عالم تشییع است که صاحب کرامات فراونی هم بوده اند . به نظر آیت الله حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی (ره) همین شیعیان اثنی عشری مخاطب این آیات هستند. نظریه شیخ نخودکی را پیرامون این مطلب می توانید در ادامه مطلب مطالعه نمایید.

مغضوب علیهم چه کسانی هستند؟

اما به نظر حقیر، همین اهل شریعت مقدسه، یعنى: شیعیان اثنى عشرى سه دسته اند یک دسته براى تحصیل دنیا، عمل مى کنند، و غرضشان از نماز و روزه و خمس و حج، تحصیل دنیا است و مى خواهند خود را نزد مردم مقدس جلوه مى دهند و از این راه بهره اى ببرند اینان همان مغضوب علیهم هستند.

ضالین و گمراهان!!!

دسته دیگر اهل آخرتند آنان دنیا را نمى خواهند اما غرضشان از عبادت، تحصیل حور و قصور و خلاصى از آتش جهنم است، اینها همان ضالین و گمراهان هستند.

انعمت علیهم مصداق چه کسانی است؟

دسته دیگر هستند که طالب خدا مى باشند و غرضشان از عبادت قرب به خداوند و معرفت حق جل جلاله است که اینان همان انعمت علیهم هستند.

الهى زاهد از تو حور مى خواهد، قصورش بین
به جنت مى گریزد از درت یا رب، شعورش بین


دسته آخر کسانى مانند: اویس قرنى و سلمان فارسى و ابوذر و مقداد و عمار یاسر و کمیل بن زیاد و مالک اشتر هستند. حضرت امیر (علیه السلام) درباره مالک اشتر مى فرماید: کان لى کما کنت لرسول الله مالک براى من، همانطور بود که من براى رسول خدا (صلى الله علیه وآله) بودم نمى دانم این بزرگوار چه بود، جانم به فدایش، خدا مرا خاک پاى او قرار دهد.

و نیز حضرت پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله) درباره اویس مى فرماید: بوى خدا از سوى یمن به مشام من مى رسد در حدیثى چنین آمده است که در اثناء جنگ صفین مردم دسته دسته از اطراف مى آمدند و با امیرالمومنین (علیه السلام) بیعت کرده و به سپاه آن حضرت مى پیوستند روزى حضرت فرمودند که: امروز صد نفر مى آیند و با من بیعت مى کنند نود و نه نفر آمدند و روز بلند شد و وقت آن رسید که حضرت براى استراحت بروند، اما همچنان در آفتاب گرم نشسته و انتظار مى کشیدند ابن عباس مى گوید: شبهه اى براى من پدید آمد، زیرا تا کنون هرچه آنحضرت فرموده بودند تخلف نپذیرفته بود. حضرت همچنان منتظر بودند که اویس قرنى از راه رسید. ظاهرا ابتدا حضرت را نشناخت سؤ ال کرد و حضرت را به او نشان دادند وقتى به خدمت آن حضرت رسید، فرمودند: براى چه آمده اى؟ عرض کرد براى اینکه با شما بیعت کنم. فرمود: به چه بیعت کنى؟ عرض کرد: بمهجتى با سویداى قلب خود، و با دو دست با آن حضرت، بیعت کرد و این امر منحصر و مختص به خود او بود زیرا باقى مردم با یک دست بیعت مى کردند و سپس آن بزرگوار با دو شمشیر، یکى در دست راست و دیگرى در دست چپ، جهاد کرد تا شهید شد دیگران سپر را به دست چپ مى گرفتند تا خود را حفظ کنند، اما این بزرگوار تمام همش على (علیه السلام) بود واز خود خبرى نداشت جانم به فدایش باد که تن را قابل ندانست لذا عرض کرد: بمهجتى.

پس اى عزیز! بهتر آن است که در هنگام گفتن انعمت علیهم این بزرگواران را در نظر آورى گفته اند که وقتى بنده شروع به گفتن اهدنا الصراط المستقیم مى کند، حضرت حق مى فرماید: هذا عبدى و لعبدى ما سائل این بنده من است و آنچه او بخواهد به او عطا خواهم کرد کفار ایراد کردند که شما مى گوئید: اهدنا الصراط المستقیم و حال آنکه تحصیل حاصل، محال است. بنابراین معلوم مى شود که شما گمراه هستید .
از معصوم (علیه السلام) سؤ ال کردند، فرمود: اى ثبتنا على الصراط المستقیم، ما را بر راه راست ثابت بدار در عین حال انسان در هر قدم محتاج به یافتن راه راست است.

طلبکار خدا را، منزل از ره دورتر باشد
به دریا چون رسید سیلاب، آغاز سفر باشد


گفته اند: اهدناالصراط دعایى است مصدر به ثنا، چون هداى و ثبات بر آن را سوال نماید. کلمات نعبد و نستعین متکلم مع الغیرند و این به خاطر آن است که نمازگزار، عمل خود را در عمل دیگران داخل کند که شاید به واسطه آنها، عمل او نیز مورد قبول افتد، و همچنین است در کلمه اهدنا زیرا قطعا حضرت حق را بندگانى است که دعاى آن‌ها را رد نمى کند، بلکه گفته اند: اگر نخواستى دادندى بى خواست.

اى دعا از تو، اجابت هم ز تو
ایمنى از تو، مهابت هم ز تو
ما نبودیم و تقاضامان نبود

لطف تو، ناگفته ما مى شنود بارالها
این دعاها بخشش و تعلیم توست
ور نه در گلخن، گلستان از چه رست


قشیرى در معنى اهدنا گفته است که: مقصود زائل کردن ظلمات احوال ما است، تا به انوار قدس تو از، رجوع به طلب خلال خود، مستغنى شویم. یعنى: سایه پندار و جد و جهد ما را از میان بردار، تا دیده ما به نور آفتاب شهود، روشن شود و راه تو را به کشش محبت و جذبه شوق، بسر بریم. نه با پندار سعى و طلب. اما تکرار کلمه صراط از این رو است که راه خدا را دو راه است یکى از بنده به خدا و دیگرى از خدا به بنده، که راه اول پر دزد و دغل است .

خلیلى: قطاع الفیافى الى الحمى
کثیر، و ان الواصلون قلائل

دوست من! چه بسیارند بیابان پیمانان به سوى حریم قدس الهى، و حال آن که به مقصد رسیدگان، بسیار اندکند.

و اما راهى که از خدا به بنده است من دخلها کان امنا صراط الذین انعمت علیهم بقبول الولایة فان امة محمد (صلى الله علیه وآله) کلهم کانوا فى الصراط المستقیم فلما مات النبى (صلى الله علیه وآله) قسموا قسمین قسم اقرؤ ا بالولایة وقسم، انکروه فسائل من الله ان یهدیه صراط الذین اقرؤا بالوصایة و دخلوا فى باب الولایة الذى من دخله کان امنا، فهى البیت الذى قال فیه: و من دخله کان امنا راه کسانى که با قبول ولایت به آنها نعمت بخشیدى پس بى تردید امت محمد (صلى الله علیه وآله) تماما بر صراط مستقیم بودند، تا اینکه پیامبر گرامى (صلى الله علیه وآله) وفات نمود و امت او به دو گروه تقسیم شدند: گروهى که به ولایت اقرار نمودند و گروهى که آن را انکار کردند پس نمازگزاز، از خداوند مى خواهد که او را به راه کسانى که اقرار به وصایت نمودند و در باب ولایت داخل شدند هدایت فرماید آن درى که هر کس از آن در وارد شد از عذاب الهى ایمن گشت. و این همان خانه اى است که خداوند درباره آن فرمود: هرکس که در وارد شود ایمن گشته است.

قال على (علیه السلام):
یا حار همدان من یمت یرنى
من مؤمن او منافق قبلا
وانت عند الصراط متعرضى
ولا تخف عثرة ولا زللا
اقول للنار حین تعرض للعرض

ذریة لاتقربى الرجلا
هذا لنا شیعة و شیعتنا
اعطانى الله فیهم الاملا


یعنى: اى حار همدان! هر مؤمن یا منافقى که بیمرد، به هنگام مرگ مرا پیش روى خود خواهد دید. و تو نزد صراط بر من عرضه خواهى شد و در آن هنگام از خطا و لغزش بیمناک مباش. وقتى آتش دوزخ راه را بر یکى از شما ببندد، به او خواهیم گفت که: این مرد را رها کن و به او نزدیک مشو.
زیرا که او، شیعه ما است و خداوند آرزوى شیعیان ما را برآورده ساخته است. صراط الذین انعمت علیهم بمشاهدة المنعم دون النعمة پروردگارا! ما را به راه کسانى هدایت فرما که فارغ از دیدن نعمت به واسطه توفیق مشاهده منعم، نسبت به آنها انعام فرمودى.

در دیارى که توئى، بودنم آن جا کافى است
آرزوى دگرم، غایت بى انصافى است
و چه نیکو گفته است:
لب ساقى مرا، هم نقل و هم جام است هم باده

مدامم از لب ساقى، بودم اسباب آماده


پس اگر خداوند کسى را به این نعمت سرافراز فرمود، همیشه در عیش و طرف است و هیچ وقت، هم و غمى براى او نیست، زیرا مشاهده محبوب او را از مشاهده هر چیز مستغنى کرده است ابن فارض گوید:

فبالحدق استغنیت عن قدح
و من شمائلها لاعن شمولى و نشوتى
غیرالمغضوب علیهم بترک حسن الادب فى وقت القیام لخدمتک


یعنى: نه راه کسانى که با ترک حسن ادب، به هنگام قیام براى خدمت تو، مورد غضب واقع شدند.
چنانکه قبلا ذکر شد.

در حین قرائت این سوره، خداوند سه بار به بنده خطاب فرماید که: این بنده من تو اگر با من صحبت مى دارى، پس چرا توجه ات به من نیست؟ تا بنده به ایاک نعبد برسد، که اگر باز هم ملتفت نشد، مورد غضب واقع مى شود.

از خدا خواهیم، توفیق ادب
بى ادب، محروم ماند از فیض رب

بى ادب تنها نه خود را داشت بد
بلکه آتش در همه آفاق زد


ولاالضالین عن رؤ یة ذلک منک نه طریق اشخاصى که گمراه شدند و نفهمیدند که آنچه هست از تو است و گمان کردند که خود کارى کرده اند اینان ادب را به جاى آوردند؛ ولى غافل از منعم بودند بى ادبى نکردند، اما نفهمیدند. گله و شکایت مى کنند که دعا کردیم و اجابت نشد، به خلاف آنهایى که همیشه مى گویند: ربنا اتمم علینا نعمتک ففى شواهد الاء الکریم تتمیم نعمائه پروردگارا نعمت خود را بر ما تمام فرما پس در آثار نعمتهاى شخص کریم، اتمام نعمتهایش نهفته است و نمى گوید: من کارى کردم، بلکه مى گوید: تو عطا کردى رب منک الاکرام، فتفضل، علینا بالاتمام پروردگارا بزرگوارى و بخشندگى از تو است، پس با تمام کردن بخشش خودبر ما احسان فرما.

اى عزیز! بدان که بعد از نماز، تسبیح حضرت فاطمه زهرا (علیه السلام) به قدرى فضیلت دارد که نماز یکى نماز را خوانده و چون این تسبیح را به جاى نیاورده بود، به او گفتند: نمازت را اعاده کن دوم، سه مرتبه سوره توحید و سه مرتبه صلوات و سپس سه مرتبه آیه
مبارکه و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب و من یتوکل على الله فهو حسبه ان الله بالغ امره، قد جعل الله لکل شى ء قدرا، سوره طلاق ، آیات 2 و 3 را بخواند و به قصد فتح باب به طرف بالای سر بدمد حدیث است از رسول خدا (ص) و امام صادق (ع) که خواندن این آیه پس از نماز موجب وسعت رزق و طول عمر و با ایمان رفتن از دنیاست.


حسنعلی بن علی اکبر الاصفهانی


منبع: کتاب اسرار نماز - صفحه 89 ال 95 - فیض کاشانی



نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
تا 1439...

جستجو

بایگانی

پربازديدها

آخرين نظرات

پيوندها

تصاوير برگزيده

شبکه های اجتماعی